فردا سال نو میلادیه
پس پیشا پیش کریسمس مبارک
البته من که مسیحی نیستم
برای دوست عزیزم که در مدت خدمت سربازی باهم بودیم
اما دیگه ازش خبری ندارم ولی هرجایی که هست امیدوارم سال خوبی رو شروع کنه
از چه بنویسم..از اسمانی که همیشه در حال عبور است..یا از دلی که سو تو کور است..از زمین
بنویسم یا از زمان یا از یک نگاه مهربان..از خاطراتی که با تو در باران خیس شد..یا از غزل هایی که
هیچ وقت سروده نشد..از نامه هایی که هیچ وقت به سویت نفرستادم..یا از ترانه هایی که هرگز
برایت نخواندم..از چتری که هرگز زیر ان نایستادیم..یا از بدرودی که هرگز بر زبان نیاوردیم..من عاشق
بیابانی هستم که هرگز قسمت نشد با هم در ان قدم بزنیم..من دل بسته درختی هستم که فرصت
نشد اسممان را رویش حک کنیم..من منتظر پنجره هایی هستم که عطر تو را به من نشان دهد..
ادامه مطلب...
دیدی تا حالا اگر کسی رو دوست داشته باشی دلت نمیاد اذیتش کنی؟؟؟
دلت نمیاد شیشه دلش رو با سنگ زخم زبونت بشکنی؟؟؟
دلت نمیاد ازش پیش خدا شکایت کنی؟؟؟
که بوی عطرشو میده چه حالی میشی؟؟؟....
بر میگردی و به اون رهگذر نگاه می کنی تا مطمئن بشی خودش نبوده.....
حتی اگه از اون فقط هاهای گریه ی شبانت بمونه و عطر آخرین نفسش....
آخرین نگاهش حتی اگه بعد رفتنش پیچک دلت به شاخه نازک تنهایی تکیه کنه....
دیدی......
حتی اگه....
حتی اگه بره و همه چیزو با خودش ببره.....
دارو ندار دلتو....